مالی رفتاری و نوروفاینانس(شبکه های عصبی)


یکی از بحث هایی که در مورد حدس حرکات قیمت چند وقتی است که خیلی مورد بحث قرار میگیرد، بحث مالی رفتاری است. در روش مالی رفتاری ما معتقدیم که چون حرکات قیمت ناشی از تصمیمات معامله گران ناشی می شود، بنابرین میتوان با تحلیل حرکات آنها حرکات قیمت را حدس زد. در واقع در مالی رفتاری ، یکی از مهم ترین مسائلی که ما با آن سر و کار داریم بررسی رفتار معامله گران است .

مالی رفتاری چیست

چندي پيش كه زمان زيادي نيز از آن نمي گذرد، در حوزه مالي به افراد توجه نمي شد، پايه و اساس بسياري از تصميمات در طي سالهاي بسياري مي بايست از مجراي چهارمرحله اي تصميم گيري و يابرنامه ريزي مي گذشت. در طي اين فرايند ابتدابه طرح وشناسائي مسئله پرداخته مي شد. سپس راه حل هاي مختلف پيدا مي شد.

در مرحله بعد چندين آلترناتيو  مختلف مورد بررسي و توسعه قرار مي گرفت و در مرحله آخر بهترین راه حل انتخاب می گردید. به همین علت آن را فرآیند حل مسئله نامیده اند. اعتقاد بر آن بوده بود كه انسان عاقل در اتخاذ تصميمات پيش روي خويش ازهمه ي اين مراحل گذر مي نمايد تا بهترين تصميم را اخذ نمايد.

مبحث مالی رفتاری ديدگاه تازه اي را به وجود آوردکه تصمیم گیری عقلانی نام دارد ، در حوزه مالي و اقتصادي به طور عام و سرمايه تصميم گيري عقلاني به طور خاص راه صحيح رسيدن به حداكثر نمودن حقوق صاحبان سهم را گذر ازمعبر تصميم گيري عقلاني مي دانستند. يافته هاي يوجين فاما در مورد بازارهاي كارآ راه را بر اين تفكر هموارتر ساخت و نيروي اشاعه به اين ديدگاه را در گستره ي جهان فزوني بخشيد.

پس از مطرح شدن فرضيه ي بازار كارا در دهه ي 1960، تحقيقات بسياري روي اين مفروضات و قابليت توضيح آن در روندهاي بازار سرمايه، صورت گرفته است .از تئوری های مهم مالی رفتاری، تئوری آربیتراژ ، تئوری پرتفوی مارکویتز، تئوری قیمت گذاری دارائیهای سرمایه ای capm ، تئوری قیمت گذاری اوراق اختیار معامله اساس و پایه ی به وجود آورنده مباحث مالی استاندارد به عنوان یک دانش بر پایه این تئوری ها شکل گرفته اند.

فرض اساسی تمام این تئوری ها (مالی رفتاری) کارایی بازار است و چنین فرض می کنند که بازارها قابل تجزیه و تحلیل و بررسی هستند.

مالی رفتاری

فرضيات بازار كارا – كه تئوري بازا كارا – از دل آن بيرون آمده است .جايي براي احساسات انساني و خطاي شناختي درتصميم گيري هاي مالي باقي نگذاشته است. انديشمندي به نام هربرت سايمون نظريه اي را تحت عنوان عقلانيت محدود عنوان نمود . وي بر اين اعتقاد بود كه افراد در تصميم گيري خود-چه اقتصادي وچه غير اقتصادي – آنگونه كه در فرايند تصميم گيري عقلاني عنوان شده عمل نمي كنند. (یکی از اصول مالی رفتاری)

علت اين امر را عقلانيت میتوان محدود افراد دانست. به نظر سايمون افراد در شرايط روزمره وتصميمات خود زمانيكه به يك راه حل ،پاسخ و يا مورديكه به اندازه كافي خوب باشند برسند همان را بر مي گزينند. به همين علت گاه به اين نظريه ،نظريه ي”اندازه ي كافي خوب ” نيز اطلاق  شده است .

چنين ديدگاهي به علت نزديك تر بودن به ديدگاههاي اقتصادي و حتي در سيستمي مورد توجه قرار گرفت تاجائيكه حتي با استناد بر آن نوعي انقلاب فكري مكاتب اقتصادي و مالي به وقوع پيوست و در نتيجه مكتب فكري جديدي را به وجود آورد . این مكتب فكري جديد(مالی رفتاری) تدريجا در دهه ي 90 به عنوان يكي از زمينه هاي مالي پذيرفته شد.

اين مكتب فكري با مشاهده ناتواني مدل هاي موجود ،كه مبتني بر عقلانيت كامل و عدم وجود آبيتراژ – يا حذف چنين فرصت هايي در كوتاه مدت – بودند به روانشناسي وعلم تصميم گيري روي آوردند. آنها عقلانيت محدود را كه سايمون ارائه كرده بود، به عنوان پيش فرض پذيرفتند و سعي كردند مدل هاي مالي را با علم روانشناسي باور سازند (از ارکان اصلی مالی رفتاری).

تورسكي وكاهنمن طي سلسله مقالاتي به توسعه كاربردهاي دانش روانشناسي در علوم مالي واقتصاد پرداختند كه اين دو در سال1979 تئوري چشم انداز را ارائه نمودند .تئوري مالی رفتاری نشان مي دهد كه چگونه سرمايه گذاران در برخي موارد مطلوبيت را ناديده مي گيرند.

بر اساس اين تئوري،سرمايه گذران ريسك گريز هستند به اين معني كه شيب منحني مطلوبيت ثروت با افزايش آن كاهش مي يابد. تلاشهاي آنان سرانجام به دریافت جايزه نوبل اقتصاد توسط كاهنمن در سال2002 منتهي شد.

امروزه توجه به مالي رفتاري به علت گرايش بيشتري به حوزه رفتاري و روانشناسي رو به افزايش است ،از علل اين توجه روز افزون يك سري معما هاي مالي است كه ذهن متفكرين را به خود مشغول كرده و روز به روز بازار بر تعداد آنها افزوده مي شود .

استثنائات مالي يا معماهاي تجربي كه نشان از انحراف بازار از قواعد منطقي وعقلاني دارد، CAPM نمي تواند آنها را توضيح دهد برخي از عوامل از جمله احساسات یا ترجیحات بر قیمت های بازار تاثیر می گذارد. این امر که یکی از پایه های اصلی مالی رفتاری است سعی در توضیح و تحلیل این نظریه دارد.

مالی رفتاری

مكتب يا ديدگاه مالي رفتاري كه از تلفيق روانشناسي و مالي به وجود آمده است اظهار مي دارد كه روانشناسي در تصميم گيري مالي نقش ايفا مي نمايد. از آنجاكه خطاهاي شناختي و انحرافات بر نظريات سرمايه گذاري اثر مي گذارد، بنابراين بر گزينه هاي مالي اثر گذارند.

ارتباط بين علم مالي و ساير رشته هاي علوم اجتماعي که به عنوان روانشناسی مالی یا مالی رفتاری معروف شده است، باعث شده كه محققان بررسي هاي زيادي در خصوص رفتارهاي سرمايه گذاران در بازار هاي مالي و عكس- العمل آنها در شرايط مختلف به عمل آورند.

امروزه ايده رفتار كاملا عقلايي سرمايه گذاران كه همواره بدنبال حداكثر سازي شان هستند جهت توجيه رفتار و واكنش بازار، كافي نيست.

حتي شواهدي وجود دارد كه بر اساس آنها بسياري از الگوهاي مالي رفتاري كه ريشه در اعماق ذات افراد دارند به سختي مي توان با آموزش بر آن غلبه كرد. نتايج برخي تحقيقات حاكي از آن است كه درآمد سرمايه گذاري با اتفاقات قبلي مرتبط نيست و گاهي با اخبار متفاوت فراواكنش يا فروواكنشي در قيمت ها و تصميمات حادث مي شود.

همچنين در تحقيقاتي به اثبات رسيده است درآمد تجمعي با درآمد فعلي همبستگي معكوس دارد. اينها همه حاكي از وجود نوعي رفتار خاص در تصميمات است. از علل توجه رو به گسترش به مالي رفتاري، فهميدن بهتر رفتار سرمايه گذاران است. همچنين براي درك تصميماتي كه شركت هاي مديريت دارايي اخذ مي نمايند و حتي ارتباط بانك ها با مشتريان نيز مي توان اشاره نمود.

از پژوهش هاي داخلي مي توان به پايان نامه كارشناسي ارشد آقاي حسين صدقي خوراسگاني، تحت عنوان شناسايي، بررسي و توصيف سبكهاي غالب رفتاري سرمايه گذاران در بازار سهام تهران، اشاره نمود که در واقع از اصول علم مالی رفتاری در آن بهره برده شده است

. نتايج تحقيق مذكور نشان داد كه 60 درصد سرمايه گذاران بورس تهران محافظه كارانه رفتار مي كنند، 30 درصد به صورت حسابشده و مطمئن ريسك پذيري دارند و10درصد بقيه كاملا ريسك پذيرهستند تحقيق ديگري توسط توسط آقايان دكتر فلاح شمس و شهريار عزيزي تحت عنوان بررسي عوامل تاثير گذار بر قصد سرمايه گذاري سرمايه گذاران حقيقي در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد.

تمامي يافته هاي اين تحقيق، گوياي اهميت بسيار بالاي انتشار اطلاعات ( اطلاعات عمومي بازار و اقتصاد و اطلاعات مالي و حسابداري شركتها) بر قصد سرمايه گذاري سرمايه گذاران حقيقي در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد.البته تحقيقات در زمينه مالي رفتاري با وجود نو پا بودن در كشور ما، داراي منابع متععددي است، لذا در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته است.

نشانه های دانش مالی رفتاری از دید متخصصان این حوزه

انحرافات رفتاري در مالی رفتاری

در مالی رفتاری ـ تصميم گيري و عقيده سرمايه گذار گاهي دستخوش خطاهاي شناختي و انحرافات از واقعيت مي گردد لذا نمي تواند بهترين تصميم را اخذ نمايد و شايد تنها تصميم وي تنها تغيبر نموده بلكه در جهت ديگري بوجود آيد.

اعتماد به نفس كاذب

برخي از سرمايه گذاران وفعالان حوزه مالي به پشتوانه كسب تجربه و حتي در مواقعي مهارت خود، وارد معاملات وتجارت هايي مي شوند كه معقول نيست. از آنجا كه تجارت خود خطري براي ثروت افراد است بايستي ديدگاه و عملكردي مناسب در زمان معاملات وجود داشته باشد. اما اغلب خود اين افراد درگير در تجارت متوجه اشتباه اطمينان بيش از حد خود نمي شوند .

زيرا نتايج مطالعات بيانگر اين واقعيت است كه افراد موفقيت را به تواناييهاي خود نسبت مي دهند وآن را نتيجه ي تصميمات، استعداد و ذكاوت خود مي دانند . اين درحاليست كه شكست و مغلوب شدن را ناشي از عوامل بيروني و اقبال تلقي مي نمايند.

ديدگاه محدود

در مالی رفتاری،به علت ديد بسته و يا محدود ،برخي سرمايه گذاران در حالت زيان قرار مي گيرند . دلايل متعددي سرمايه گذار را درچنين وضيعتي قرار مي دهد. يكي از مهمترين علل فقدان يا بي توجهي به ابزارهاي كمي در ارزيابي سرمايه گذاريهاست، لذا به بيان ديگر ابزاري جهت ايجاد ديد وسيع يا وجود نداشته يا بدان توجه نشده است.

در نتيجه مي توان گفت همه ي آنچه را كه بايد، نمي توان ديد. از ديگر دلايل مي توا ن به داشتن ديد كوتاه مدت برخي سرمايه گذاران اشاره نمود. در حالي كه بعضي سرمايه گذاريها در بلند مدت سود ده هستند .

در برخي شرايط ديدگاه نزديك بين با گريز از زيان سازگار نيست از عوامل ديگر هم مي توان تمايل شديد سرمايه گذار را به يك سهم خاص و پافشاري به نگهداشتن آن سهم دانست . به عنوان مثال كارمندان يك شركت داشتن سهم آن شركت را گاه به سهام ديگر شركت ها ترجيح مي دهند.

مالي رفتاري خرد و كلان

در حقيقت مالي رفتاري، دو فرض اساسي مالي استاندارد را به چالش كشيد. اول بحث انسان عاقل اقتصادي است و دوم بحث بازار هاي عقلايي و بازار هاي كارآ – هر چند محققين بسياري بر اين نكته تاكيد كرده اند كه رفتار تك تك افراد در بازار اهميت چنداني ندارد- مالي رفتاري خرد چالش پيش روي فرض اول را بررسي مي كند و مالي رفتاري كلان با چالش هاي پيش روي فرض دوم سرو كار دارد.

نوروفاينانس (مالی رفتاری) و شبكه هاي عصبي در مالي رفتاری

از آن جا كه مالي رفتاري، بنيان هاي مالي استاندارد را به هم ريخت و خود به پارادايم مستقلي دست نيافت، اين سوال در ذهن محققين، تحليلگران و مشاوران سرمايه گذاري شكل گرفت كه: « تحليل ها و مشاوره ها بايد بر چه اساسي صورت بگيرد؟». اين مسئله و استثنائات ديگري كه با تورشها در مالي رفتاري قابل تبيين نبود، منجر به سلسله تحقيقاتي شد كه دانش پزشكي را وارد عرصه ي اقتصاد، مالي و سرمايه گذاري كرد. اين حوزه با نام نورو فاينانس در حال گسترش است.

مالی رفتاری

به عنوان مثال زماني كه نتايج تحقيقات هير شيلفر و در سال 2002 نشان داد كه در طي 15 سال سرمايه گذاري در سهام در شهر شاموي نيويورك در روزهاي آفتابي حدود 3 برابر روزهاي ابري بوده است، مالي استاندارد و حتي مالي رفتاري از توجيه علت آن عاجز ماندند.

حتي وقتي نتايج تحقيقات ديگري ميزان سرمايه گذاري را وابسته به فصول سال يا متاثر از روزهاي هفته و به خصوص در روزهاي بعد از تعطيلات متفاوت از روزهاي ديگر نشان مي داد ، مكاتب پيشين توجيهي براي آن ارائه نمي كردند.

در چنين پيشامدهاي متوجه شدند كه حس و حال درونی فرد به تفکرات، مشاهدات و برداشت ها و وقايع تا حدي وابسته است كه دورن وي را متفاوت مي سازد. همانگونه ظاهر چهره، نوع نگاه كردن، طرز اداي كلمات و صحبت كردن وي با حس دورني او تغيير مي كند و يا به عبارت ديگر ظاهر فرد نمودي از درون او مي باشد، پس اعمال فرد، تصميمات، و نهايتا حتي سرمايه گذاري او در هر لحظه متاثر از حال فرد در آن لحظه خاص است.

مثلا اگر فردي حال خوشي داشته باشد بيشتر احتمال ورود به سرمايه گذاري دارد، در حالي حال بد باعث كناره گيري فرد و اجتناب وي از ورود به فعاليت به خصوص فعاليت تجاري و سرمايه گذاري مي گردد.

اين لحظه، مادامي است كه علم پزشكي و يا به بياني خاص تر روانپزشكي به کار گرفته شد، روانپزشكان دريافته بودند كه افراد در حالت هاي متفاوت ظاهري، دروني متفاوت دارند، در برخورد با عوامل مختلف بيروني غدد درون ريز و برون ريز و هورمونها ترشحات مختلف دارند و دستورات متعدد و متفاوتي در شبكه عصبي جا به جا مي شود.

از تلفيق روانپزشكي و اقتصاد (مالي)، كشفيات تازه اي شكل گرفت. شناخت بخش هاي مختلف و مسير هاي انتقال عصبي و تاثير دارو هاي مختلف مورد استفاده ي فرد و حالات گوناگون وي بر شيوه تصميم گيري، منجر به ايجاد شاخه اي به نام نوروفينانس (نورواکونومیک)گرديد. در حقيقت نوروفاينانس پلي بود بين دانش مغز و مالي (اقتصاد)،  تا به وسيله آن درك بهتري از تصميمات مالي و اقتصادي افراد به دست آيد. در نوروفاينانس، پايه هاي نرولوژيك (علم اعصاب) تاثير حالات رواني بر تصميمات مالي بررسي مي شود.

شواهد و مدارك، نشان دهنده ي سيستم مغزي مجزا در ارتباط با پردازش هيجانات است. فعاليت زياد از حد و يا سركوب هر يك از اين سيستم ها مي تواند به خطا در تصميم گيري – ازجمله تصميم گيري هاي مالي و اقتصادي – منجر شود.

تحقيقات نشان داده كه دو سيستم در مغز وجود دارد:

  • سيستم تشويق
  • سيستم گريز (از زيان)

سيستم تشويق

تصميم براي به دست آوردن سود، سيستم تشويق را در مغز فعال ميكند. اعصابي كه اطلاعات را به سيستم تشويق منتقل ميكنند، از طريق پيام رسان هاي عصبي دوپامين (يك ماده شيميايي واسط عصبي) اين كار را انجام مي دهند. اخيرا دريافته اندكه دوپامين در دقت و توجه، آموزش، تحريكات، ارزشگذاري پاداش و پيگيري نقش دارد.

مالی رفتاری

هنگامي كه با تحريكات الكتريكي غلظت دوپامين در مغز افراد را بالا ميبريد، احساس شديد خوشي به آن ها دست مي دهد. دوپامين اثر زيادي در سيستم موفقيت دارد و موجب افزايش ريسك پذيري در افراد مي شود. افراد جمع گرا (برونگرا) نيز داراي دوپامين بيشتري هستند. كوهن و همكارانش دريافتند كه فعاليت سيستم تشويقي مغز رابطة مستقيمي با برونگرايي افراد دارد.

سيستم گريز از زيان

اين سيستم در مناطق مختلفي از مغز واقع شده است) هستة آميگدال و اينسولاي قدامي) واسط شيميايي در اين سيستم سروتونين و نوراپي نفرين است. فعاليت اين مواد موجب اضطراب مي گردد كه البته به وسيلة داروهاي مهاركنندة انتخابي سروتونين كه به داروهاي ضد افسردگي مشهورند مهار ميگردد.

فعاليت مزمن سيستم گريز از زيان منجر به شخصيت نروتيسيس (افراد عصبي) مي شودكه ريسك گريز هستند. در اين افراد ژني وجود دارد كه گيرنده هاي سروتونين را در سلول هاي كم، فعال كرده و در نتيجه غلظت سروتونين در خون آنها بالا مي رود.

نوروفاينانس به دنبال شناخت چگونگي افزايش يا كاهش فعاليت اين سيستم ها در مغز است. همچنين قصد دارد تورش هاي رفتاري كه منجر به زيان افراد مي شود را اصلاح كند. حتي تاثير مصرف داروهاي مختلف را بررسي ميكند. نكتة مهم شناخت چگونگي كاركرد اين سيستمها در افراد و سنجش سطح ريسك پذيري و ريسك گريزي آن، و ارائه پيشنهادات بر اساس آن است.

پيدايش مالي رفتاري پايه ها و ساختار انسجام يافته ي مالي استاندارد را متزلزل ساخت و نشان داد آنچه مالي استاندارد براساس آن مسائل را تفسير و تبيين مي كند همواره برقرار نيست. مالي رفتاري وجود انحرافات، اشتباهات و عدم وجود پاسخ هايي را آشكار ساخت. به بياني ديگر معلول جديدي را شناخت ولي براي آن مرهم يا پاسخي نداشت.

اما وجود اين ديدگاه، انديشمندان را بر آن داشت تا به وجود پيچيدگي ساختار نرم افزاري و سخت افزاري بخش تصميم گيري سرمايه گذار، كه همانا مغز و شبكه اعصاب اوست نزديكتر شده، پرده از بسياري از اسرار و معما هاي مالي و اقتصادي برداشته شود.

هر چند مالي رفتاري ديدي واقعي تر داشت و از حالتي ايده آل گرا، مالي را مبدل به حقيقت كرد و توانست تصميمات را آنگونه كه انسان اتخاذ مي كند، ببيند و در نهايت معلول ها را شناسايي نمايد، اما يا قادر به ارائه علت ها نبود و يا به كنه و ذات علت ها دست نيافت.

تحقيقات علمي را ميان رشته اي از تركيب روانپزشكي، اقتصاد (مالي) و روانشناسي به وجود آورد كه توانست جهشي بزرگ در نمايان سازي چگونگي ريسك پذيري و ريسك گريزي افراد و سازمانها باشد.

اين علم كه نوروفاينانس نام گذاري شد به بيان و چگونگي به وجود آمدن علت ها پرداخت. نورو فاينانس نه تنها توانست معلول ها را شناسايي نموده، علل را نيز تبيين نمايد، بلكه در نهايت موفق به پيدا كردن راهها و ابزارهايي (عموما روانپزشكانه) گرديد كه به كمك آنها در مواقع لزوم، علت سازي نمايد. فرآيند علت سازي به دانش مالي اين توانايي را داد تا بتواند توسط فرد يا جامعه اي از افراد، كه درون آنها علت به وجود آمده است، معلول مورد نظر را شبيه سازي نمايد.

شبيه سازي هايي كه گاهي ديگر در حجم كوچك نبودند. امروزه نوروفاینانس توانسته رفتار ها را از حالت دور از انتظار خارج نموده، و يا به بياني ديگر در مالی رفتاری ، رفتار ها را تا حد بسيار زيادي از حالت غير ارادي خارج نمايد. امروز ديگر مي توان با علم به نوروفاينانس تا حد قابل توجهي از بسياري از اشتباهات رفتاري و تصميمات غلط، احتراز ورزيد.


علی احمدی

برچسب‌ها: تئوري بازا كارا, تئوری قیمت گذاری دارائیهای سرمایه ای capm, تورسكي وكاهنمن, جلوگیری از اشتباهات رفتاري و تصميمات غلط, سيستم تشويق و گریز از زیان, نوروفاينانس و شبكه هاي عصبي در مالي
مطالب پیشنهاد شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed